دانشگاه آزاد قوچان

مدت: ۱۰۳ دقيقه
كارگردان: تهمينه ميلاني
نويسنده فيلمنامه: تهمينه ميلاني
مدير فيلمبرداري: فرج حيدري
تدوين: شهرزاد پويا
موسيقي: امير معيني
صدابردار: اسحاق خانزادی
صداگذار: مسعود بهنام
طراح گريم: مهري شيرازي
طراح صحنه و لباس: كيوان مقدم
تهيه كننده: محمد نيك‌بين
آغاز فيلمبرداري: آذر 1382

بازيگران: امين حيايي، مريلا زارعي، پارسا پيروزفر، السا فيروزآذر، كيكاوس ياكيده، مهدي اميني‌خواه، الناز فيروزآذر و آرميتا مرادي



فيلم درباره‌ي تقابل و برخورد پيچيده انساني است. روابطي كه به زوال خانواده ها منجر مي‌شود. فيلم نقدي اجتماعي است حول و حوش یك درد مشتركِ زنان و مردان بنام خیانت


درباره کارگردان

زن زيادي پس از فيلمهاي « بچه هاي طلاق » (1368)، « افسانه آه » (1369)، « ديگه چه خبر؟ » (1370)، « كاكادو » (1372)، « دو زن » (1377)، « نيمه پنهان » (1379)، « واكنش پنجم » (1381) هشتمين فيلم بلند تهمينه ميلاني است

همسر تهمينه ميلانی همان آقای موجو گندمی محمد نيك بين در فيلم نيمه پنهان است و تهيه کننده بيشتر فيلم های ميلانی است

او میگوید: حدود 300 کارگردان مرد درسینمای ایران به فعالیت می پردازند و در مورد مسایل مختلف مربوط به مردان فیلم می سازند و دراین میان تعداد انگشت شماری فیلمساز زن وجود دارد و یکی دو تن ازاینها درباره مسایل زنان فیلم می سازند ، ولی جامعه ما تحمل همین دیدگاههای اندک فیلمسازان زن را هم ندارد

زن زیادی آخرین ساخته تهمینه میلانی است.وقتی نام تهمینه میلانی را میشنوم به یاد فیلمهای فمینیستی (فیمینست فحش نیست وای که بعضی هنوز نمیدانند که فیمسنیست به چه معنیست,جبهه میگیرند) می افتیم.در فیلم های او , زنان مورد ظلم مرد داستانند.آنچه من را به دیدن فیلمهای او میکشاند دردهای کهنه ایست که در کمتر فیلمی به آنها پرداخته میشود.زن زیادی فیلمی جذاب و قابل توجه زنان و علی الخصوص مردان است( اگر مورد توجه بعضی مردان قرار نگیرد هم جای تعجب نیست) شاید به این دلیل که حتی بسیاری از قشر مونث جامعه ما با اینگونه ترسها و دلشوره هایی زندگی کرده اند. دلشوره هایی بابت حفظ کردن کانون خانواده و ترس از دست دادن همسر بابت حضور زنی دیگر واینها مشکلاتی است که در زندگی زن ایرانی امروز به دلایل متعدد ومختلقی وجود دارد که نمیتوان از کنارش بی تفاوت گذشت

فيلم به عدم تناسب قواعد عرفي، شرعي و قانوني بين مرد و زن تاكيد مي‌كند، خيانت مردان چندان نكوهيده نيست و بازتاب حقوقي و اجتماعي ندارد اما زنان خائن بايد كشته شوند

من نمیدانم چرا بعضی,مردانِ داستان را شاخص تمامی مردان و زنانِ داستان را شاخص تمام زنان جامعه میبینند اگر این زنان و آن مردان در آثار میلانی به تصویر کشیده شده اند به این دلیل است که مسایل زنان دیده شود تا بازنگریی درداده هایمان داشته باشیم.میلانی میکوشد زنانی را ترسیم کند که در واقعیات امروزی غرق هستند. ما درحال گذر از سنت به مدرنیته هستیم . نباید درمقابل این مسئله جبهه گیری کنیم . سعی کنیم همراه با آن باشیم و از آن استقبال کنیم . واکنش های جامعه ما نسبت به فیلم های تهمینه میلانی یک مقداری تند و ناعادلانه است


معرفی شخصیتهای داستان

احمد (امين حيايي) و همسرش سیما (مریلا زارعی) و دخترشان هما خانواده کوچکی هستند.صبا (السا فيروزآذر) دختر دهاتي است كه به تازگي شوهرش مرده و از فك و فاميلش هم ارث زيادي بهش رسيده است و به دلایلی که در فیلم خواهید دید از خانه فراریست.سرهنگ پناهی (كيكاوس ياكيده) در روند فیلم وارد داستان میشود.آقا رحیم (پارسا پيروزفر) هم معلم است که به دلایلی زنش را کشته است.(فیلم رو ببنید تا متوجه بشید چرا؟

احمد نمادی از مردانی است که

پایبندی به بنیان خانواده ندارند و آنرا قربانی هوا و هوسهای خود میکنند
روابط خارج از تک همسری را نکوهیده نمی دانند البته فقط برای خودشان و همجنسانشان.خیانت مردانه در فرهنگ لغات آنها معنا و مفهومی ندارد
برای پیش برد کارهای خود از هیچ رذیلتی فرو گذار نیستند.احمد میخواهد سیما با بچه کوچک را از محل ارث صبا طلاق دهد

سیما نمادی از زنانی است که

یک کدبانو بنا بر تعاریف جامعه مردسالار است. کارهای منزل را خود به تنهایی انجام میدهد و آخر سر هم بوی پیاز داغ میدهد
کار بیرون از منزل انجام میدهد ولی شوهرش به تنهایی تصمیم گیریهای اقتصادی را انجام میدهد.سیما حتی اگر قرار است وامی بگیرد احمد نقشه خرج کردن آنرا کشیده است
توان ترک خانواده شان را ندارند

صبا نمادی از زنانی است که

قربانیان جامعه مردسالارند.مردان تصمیم میگیرند چه زمانی(در چه سنی) و با چه کسی ازدواج کنند
مالکیتِ خصوصی ترین چیز یعنی بدن خود را ندارند
امنیت خانوادگی ندارند.پس از فوت شوهر صبا او با عموی خود زندگی میکند که مردی سودجو است که با صبا مثل برده رفتار میکند
امنیت اقتصادی ندارند و برای لقمه نان و جایی برای خوابیدن به هر ذلتی تن میدهند حتی اگر شده به قیمت فروپاشی زندگی یک زن دیگر

آقا رحیم نمادی از مردانی است که

بنیان خانواده برایشان مهم است و به همسرشان علاقه دارند ولی بدگمانند
اگر مشکلی با همسرانشان دارند به جای طرح مشکل برای خود خیال بافی و هر روز مشکل را پیچیده تر میکنند و در آخرین مرحله هم اجازه حرف زدن و دفاع کردن به همسرانشان نمیدهند


به نظر من هیچکدام از شخصیتهای داستان غیر واقعی و افسانه ای نیستند و در جامعه پیدا میشوند مردان و زنان اینچنینی


حرفهای داستان

در سکانس رستوران هتل که خبر قتل فریده(همسر رحیم آقا) و پسر خاله اش بدست رحیم منتشر میشود مردی که تنها چهره مذهبی دارد نه اخلاقیات و ویژگیهای خاص آن را. بدون بررسی قبل از قضاوت دچار پیش داوری است و بر همه میتازد و سنگ همه را بر اساس شکل ظاهری آنها وا میکند و برای همه خط و نشان میکشد و به تنهایی حکم میدهد و میخواهد فردا اجرا کند

در پایان فیلم سیما و صبا با هم همراه میشوند.چون طیبعیست وقتی سیما میبیند به او خیانت شده است و هرگاه تصمیم بر ترک احمد گرفته بوده است دوباره به خانه بر میگشته,و گفتگوهای انتهای فیلم موید این موضوع است,همچنین احمد نیز او را نمیخواهد و صراحتا میگوید که من نیمخواهمش و میتواند برود و از طرفی در صحبتهایش با سروان پناهی عنوان میکند که بعضی اوقات آدمها نمی توانند کاری انجام دهند و از سوی دیگر شناختی که صبا از احمد پیدا میکند همه و همه در مجموع صبا و سیما را باهم همراه میکند.

در سکانس پایانی فیلم اتومبیل با استارتهای مکرر احمد روشن نمیشود.به نظر من اتومبیل نمادی از زندگی مشترک احمد و سیما است اگر چه دردسر استارهای پشت سر هم دارد ولی چرخش میگردد و از سربالایی و سرازیریهای زندگی بالا و پایین میرود ولی پس از درگیریهای پایانی فیلم و برخورد آن با درخت(که احتمالا مسئله صبا باشد) دیگر نه استارت میخورد و نه راه میرود

من منتقد نیستم این ها حرفها و نظراتی است که شخصا با آنها موافقم.فقط هـــمــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــین