
عکس تزئینی است
ما زنان
با تشکر از پریسا
بعضی وقتها فکر میکنم چه انگیزه ای در ما زنها وجود دارد که به انکار آشکار همدیگر میپردازیم. چه اصراری ست که وقتی در اتوبوس نشسته ایم و دختری با چهره ای نه دلچسب ما وارد می شود سریع به بغل دستیمان رو کنیم و بگوییم: "این چقدر زشته"، "بیچاره! چرا لباش اینجوریه؟"، "وای! خیلی خوشگله قیافه هم میگیره" و ...، حتی آرام حتی بی آنکه طرف متوجه شود. چرا نه همه اما حداقل نیمی از زنهای ایرانی فکر می کنند ملکه زیبائی هستند و به فرض که باشند، مگر خودشان نقشی در به دست آوردن این موهبت داشته اند؟ نمی شود وقتی کسی از جلویمان رد می شود به هیکل چاق یا نحوه راه رفتن یا لب و دهان و بینی و چشم و ... ایراد نگیریم؟ نمی شود اگر قرار است فضولی کنیم زیبائیهای او را بیان کنیم؟ نمی شود اصلا نظر ندهیم؟ (لال از دنیا میرویم؟) نمی دانم چرا ما فکر میکنیم با ایراد گرفتن از دیگران میتوانیم خودمان را اثبات کنیم؟ وقتی دختری با آرایش زیبائیش چندین برابر شده (بگذریم از مدلهای نابهنجار) یا وقتی لباسهای مرتب و زیبا پوشیده چه اصراری بر خراب جلوه دادن وی داریم؟ میخواهیم بگوئیم من را نگاه کنید نه او را؟ اگر خوشگل نیستم اما نجیبم اما او خوشگل نانجیب است؟ بهتر است به جای آنکه آیینه هایمان را در جیبهایمان آماده به خدمت نگه داریم، به جای اینکه چشمانمان عیب یاب دیگران باشد، کمی به اندیشه هایمان بپردازیم، به زیبائی روحمان. خودمان را همانجور که هستیم بپذیریم و اعتماد به نفسمان لنگ تایید دیگران نباشد. بهتر است آنها که می روند را رفته بپنداریم و علت را در چهره جستجو نکنیم که اگر دلیلی باشد در سیرتمان است. بهتر است زیبه اندیشی پیشه کنیم تا به زیبائی برسیم.
زندگی زیباست ای زیبا پسند
زیبه اندیشان به زیبائی رسند
آنقدر زیباست این بی بازگشت
کز برایش بایدت از جان گذشت.
کاش همجنسان من، به جای آنکه همدیگر را انکار کنند، بدرند، و مضحکه معیارهای جامعه مردسالار برای زیبائی، زن بودن، و هزاران مورد ديگر،شوند، به جای آنکه بر سر مردان دوئل کنند، کمی به یکدیگر بیاندیشند، به بالا بردن سطح آگاهیمان، تشویق و ترغیب همدیگر برای پیشرفت، به کمک رسانی، به زن بودنمان. کاش!! كاش